ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 |
روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت
زیر باران غزلی خواند ، دلش تر شد و رفت
چه تفاوت که چه خورده است غم دل یا سم
آنقدر غرق جنون بود که پر پر شد و رفت
روز میلاد ، همان روز که عاشق شده بود
مرگ با لحظه ی میلاد برابر شد و رفت
او کسی بود که از غرق شدن می ترسید
عاقبت روی تن ابر شناور شد و رفت
هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد
پسری ساده که یک روز کبوتر شد و رفت
یده بگشا ای صنم، ای ساقی مستان، علی!
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
آجرک الله بقیه الله
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
کشتن جوان مسلمان میانمار در مقابل دوربین
کسی بچه های درودزن رو یادش هست؟بچه هایی که در انتظار عمل هستند تا شاید چهره های زیبا و معصومشون رو دوباره به دست بیارن؟کودکانی که کودکیشان پشت درهای بسته سوخت و خاکستر شد و در حسرت گرفتن مداد در دستهایشان ماندن تا بنویسند آن مرد نیامد.هیچ کس نیامد تا مرهم زخمهای صورت و دستهای کوچکشان باشد.کجان اونهایی که فارغ از هر دردی کنار شومینه های گرمشون می نشینند تا آتش چراغ نفتی به جان این کودکان معصوم اینگونه بیفتد و صورت های زیبای آنها را اینگونه در کام خود فرو برد؟به کدامین گناه سوختند و هیچ کس صدای فریادشان را نشنید...!!!