یا علی
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را |
که به ماسوا فکندی همه سایهی هما را |
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین |
به علی شناختم به خدا قسم خدا را |
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند |
چو علی گرفته باشد سر چشمهی بقا را |
نگاهم رو به سمت تو، شبم آیینه ی ماهه
دارم نزدیکتر میشم، یه کم تا آسمون راهه
به دستای نیاز من، نگاهی کن از اون بالا
من این آرامش محضو، به تو مدیونم این روزا
خدایا دوستت دارم، واسه هر چی که بخشیدی
همیشه این تو هستی که، ازم حالم رو پرسیدی
بازم چشمامو می بندم، که خوبی هاتو بشمارم
نمی تونم فقط میگم، خدایا دوستت دارم
تو دیدی من خطا کردم، دلم گم شد دعا کردم
کمک کن تا نفس مونده، به آغوش تو برگردم
تو حتی از خودم بهتر، غریبی هامو می شناسی
نمی خوام چتر دنیا رو، که تو بارون احساسی
خدایا دوستت دارم، واسه هر چی که بخشیدی
همیشه این تو هستی که، ازم حالم رو پرسیدی
بازم چشمامو می بندم، که خوبی هاتو بشمارم
نمی تونم فقط میگم، خدایا دوستت دارم
خدایا یه حسی بهم میگه این اخرین ماه رمضون که هستم 100%خودت این حس تو دلم گذاشتی
من نمیخوام برا بیشتر موندن دعا کنم ولی فقط یه دعا دارم همین برام عجابت کن برام فرقی نمیکنه که امروز برم یا فردا فقط هر موقع ازم راضی شدی من ببر همین یه دعا دارم بس فقط همینو براورده کن برام تو این شبای عزیز
تورو از خاطرم برده تب تلخ فراموشی
دارم خو می کنم با این فراموشی و خاموشی
چرا چشم دلم کوره عصای رفتنم سسته
کدوم موج پریشونی تو رو از ذهن من شسته
خدایا فاصله ات تا من خودت گفتی که کوتاهه
از اینجا که من ایستادم چه قد تا آسمون راهه
من از تکرار بیزارم از این لبخند پژمرده
از این احساس یاسی که تو رو از خاطرم برده
به تاریکی گرفتارم شبم گم کرده مهتابُ
بگیر از چشمای کورم عذاب کهنه ی خوابُ
چرا گریه ام نمی گیره مگه قلب من از سنگه
خدایا من کجا میرم کجای جاده دلتنگه
میخام عاشق بشم اما تب دنیا نمی زاره
سر راه بهشت من درخت سیب می کاره
برای تمــــــام رنـج هایـی که می بری
صــبـــــــــــر کن
«صبـــــــــــر»
اوج احترام به حکمت خداست...
کسی بچه های درودزن رو یادش هست؟بچه هایی که در انتظار عمل هستند تا شاید چهره های زیبا و معصومشون رو دوباره به دست بیارن؟کودکانی که کودکیشان پشت درهای بسته سوخت و خاکستر شد و در حسرت گرفتن مداد در دستهایشان ماندن تا بنویسند آن مرد نیامد.هیچ کس نیامد تا مرهم زخمهای صورت و دستهای کوچکشان باشد.کجان اونهایی که فارغ از هر دردی کنار شومینه های گرمشون می نشینند تا آتش چراغ نفتی به جان این کودکان معصوم اینگونه بیفتد و صورت های زیبای آنها را اینگونه در کام خود فرو برد؟به کدامین گناه سوختند و هیچ کس صدای فریادشان را نشنید...!!!
http://dardemardom.blogsky.com/
هنگام تولد و به دنیا اومدنم همه خوشحال بودن جز خودم که گریه می کردم ...
خدایا کمک کن ...
هنگام مرگ که همه گریه می کنن من خندان و خوشحال باشم