شاهکار

سرگرمی و معماری

شاهکار

سرگرمی و معماری

شکر خدا


مسکینی دیدم با کفش پاره ، شکر خدا میکرد، گفتم که کفش پاره شکر خدا ندارد، گفت یکی شکر خدا میکرد دیدم که پا ندارد...

ﺑﺎﺑﺎ



 ﺑﺎﺑﺎ ................

 


ادامه مطلب ...

آدم برفی


آدم برفی از خجالت آب شد وقتی که دید کودک گرسنه ای به هویج دماغش زل زده



کودک فقیر

کودک شیشه پاک کن
میان ماشین‌ها می چرخید
با دستمالی چرکین
به بهانه‌ی پاک کردن شیشه‌ها
اما هیچ کس او را نمی دید …
هیچ کس سکه‌ای به کاسه‌اش
نمی انداخت …
یک روز راننده ای بی‌حواس


 

ادامه مطلب ...

درد

عادت ندارم درد دلم را به هر کسی بگویم ..! 

همیشه خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم ،

تا همه فکر کنند ،

نه دردی دارم و نه قلبی ...

عقده

شدم فاحشه دست روزگار ...دنیاتجاوز میکند ...عشق تجاوز میکند ...بدبختی تجاوز میکند ...آنکه قدرت دارد تجاوز میکند ...و من حامله ی فرزندی هستم ؛به نام عقده ...بترسیداز روزی که فرزندم به دنیا آید .


نیکی

نیکی هنری نیست به امید تلافی

احسان به کسی کن که بکار تو نیاید . . .


فقر

حتی صدای نفسم
میگه که توی قفسم

من واسه اتیش زدن
یه کولبار شب بسم

دلم گرفته اسمون
یکم منو حوصله کن

نگوکه از این روزگار
یه خورده کمتر گله کن

منو به بازی میگیرن
عقربه های ساعتم

برگه تقویم میکنه
لحظه به لحظه لعنتم

اهای زمین 
یه لحضه تو نفس نزن 

نچرخ تا اروم بگیره 
یه آدم شکسته تن.
(به امید روزی که هیچکس گرسنه و فقیر نباشد)